انعکاس آیینه شماره 525
هدف امام حسین(ع) اصلاح و نجات جامعه بود
مولای متقیان حضرت علیبن ابیطالب درباره فلسفه و اهداف حکومت اسلامی میفرماید: «...خدایا تو میدانی که جنگ و درگیری ما، برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه میخواستیم نشانههای حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمینهای تو اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیدهات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد...»(1)
...از شواهد زنده و روشن که با صراحت کافی هدف حضرت امام حسین(ع) را در حرکت از مدینه آشکار میسازد وصیتنامهایست که آن بزرگوار برای برادرش محمد حنیفه مینویسد. در آن نامه زاده حضرت علی(ع) با صراحت مقصد اصلی خود را بیان کرده و سیاست کلی خویش را شرح میدهد: «...حسین(ع) به وحدانیت و یگانگی خداوند شهادت و گواهی میدهد که محمد(ص) بنده او و پیامبر(ص) او است و اعتراف میکنم که بهشت و دوزخ حق است و خداوند در قیامت همگان را برمیانگیزاند من خروج نکردم برای راحتطلبی و خوشگذرانی و نه از روی ستم و نه به منظور فساد کردن بلکه مقصودم اصلاح امت و نجات دادن اجتماع از انحرافست. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و روش من مانند جدم و پدرم علیبن ابیطالب است پس هرکس مرا با این هدف حق و مقصد خدایی بپذیرد به صلاح و سعادت خود رسیده و آنکس که مرا رد کند، من بر مشکلات تحمل دارم تا هنگامی که خداوند بین من و قوم من به حق حکم نماید و او بهترین حکمکنندگان است و این وصیت من است به برادرم و موفقیت من با نیروی خدا است و بر او اعتماد کردم و به سوی او انابه میکنم»(2)
گرامی میداریم یاد و خاطره پدران، مادران، معلمان، وعاظ، خطیبان و نوحهخوانان صادق و قانع و مخلص که ما را با اسلام و نام و یاد حسین(ع) آشنا نمودند تا بتوانیم راه و روش آن حضرت را شیوه و سرمشق و الگوی زندگی خویش قرار دهیم در عزاداریها شرکت کنیم و به یقین بدانیم گریه کردن و گریاندن ثواب دارد اما هدف اصلی حضرت امام حسین(ع) رهبر آزادگان جهان آزادگی، عمل براساس دستورات دین، ترجیح دادن منافع جمعی و گروهی بر منافع فردی، امر به معروف و نهی ازمنکر، رعایت حال خویشاوند و دور شدن از صف یزیدیان زمان و پیوستن به صف حسینیان است. قبل از فرارسیدن ماه محرمالحرام عدهای از مراجع، علما و روحانیون و علاقهمندان به شناخت صحیح شهید صحرای کربلا و حماسه و واقعه عاشورا با صدور اطلاعیه و بیانیه و سخنرانی توصیه نمودند در روضهخوانیها و مجالس و محافل عزاداری حقایق اسلام بیان و از تحریف وقایع و حوادث عاشورا خودداری و اهداف واقعی قیام سرور آزادگان حضرت امام حسین(ع) برای مردم تبیین و از نقل مطالب دروغ و اغراقآمیز و احادیث غیرمعتبر خودداری گردد. در هر شهر و دیار بعد از برگزاری اینگونه مراسم و پخش برنامههای نوحهخوانی و سینهزنی و زنجیرزنی جوانان و هزاران نفر از هر محله و پخش آن از صداوسیما و گستردن سفرههای صبحانه و ناهار و شام و چای صلواتی آیا نباید با درسی که نواده پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) به شیعیان آموخته است شاهد کاهش آمار ورودی پروندههای نزاع و دعواهای خیابانی، همسایه و کودک آزاری، گرانفروشی، دروغ، تهمت و افترا، غیبت، حسادت، عرضه مواد غذایی تقلّبی، زمین خواری، تجاوز و تضییع حقوق دیگران، چک برگشتی، جعل اسناد و مراجعه به دادگستری و کلانتریهای بود؟ آیا نباید زراندوزان و نوکیسهها و حتّی عدهای به اصطلاح حاجی بازاری و ظاهرالصلاحها و بعضی از مسئولان و مدیران از تشکیل جلسات حسینی درس عبرت آموخته باشند و از برگزاری عروسیهای دهها و صدها میلیون تومانی با حضور صدها نفر میهمان و اسراف و تبذیری که دلسوزان جامعه را به شگفتی وا میدارد خودداری کنند؟ آیا نباید گروهی آموخته باشند که نیازی به صرف میلیونها تومان هزینههای زیادی در مراسم عزا و ختم و پرسه برای درگذشتگان خود ندارند. آیا این افراد گرچه در محافل روضهخوانی شرکت میکنند و لباس سیاه میپوشند میدانند تعداد زیادی از فرزندان شهر و دیارشان بدون خوردن نان خالی و بدون لباس و کفش مناسب باید به مدرسه بروند یا از پرداخت چندین هزار تومان برای ثبتنام اولیه در مدارس دولتی درماندهاند.
چه بسا دختران و پسران جوان آماده ازدواج و آبرومند از تهیه مختصر وسیله زندگی و پرداخت هزینه معمولی ناتوان هستند!!؟
«پیشوایان دین از زمان پیغمبر اکرم و ائمهاطهار دستور اکید و بلیغ دادهاند که باید نام حسینبن علی زنده بماند، باید مصیبت حسینبن علی هر سال تجدید شود. چرا؟ این چه دستوری است در اسلام، چرا ائمه دین این همه به این موضوع اهتمام داشتند، و چرا برای زیارت حسینبن علی این همه ترغیب و تشویق است؟ به این چراها باید دقّت کنید. ممکن است کسی بگوید برای این است که تسلّای خاطری برای حضرت زهرا باشد!!! آیا این حرف مسخره نیست؟ بعد از 1400 سال هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد، در صورتی که بهنّص خود امام حسین و به حکم ضرورت دین، بعد از شهادت امام حسین، ایشان و حضرت زهرا نزد یکدیگرند... حسین علیهالسّلام مکتب عملی اسلام را تأسیس کرد. حسین علیهالسّلام نمونه عملی قیامهای اسلامی است. خواستند مکتب حسین(ع) زنده بماند، خواستند سالی یکبار حسین با آن نداهای شیرین و عالی و حماسه انگیزش ظهور کند، فریاد کند: مرگ از زندگی ننگین بهتر است، برای همیشه زنده بماند. خواستند برای همیشه زنده بماند. زندگی با ستمکاران برای من خستگیآور است، مرگ در نظر من جز سعادت چیزی نیست. خواستند آن جملههای دیگر حسین زنده بماند. مکتب حسین علیهالسّلام زنده بماند، تربیت حسینی زنده بماند، پرتوی از روح حسینی در این ملّت دمیده شود و بر آن بتابد. فلسفهاش خیلی روشن است...»(3)
بیش از پنجاه سال پیش آیتا... محمد یزدی عضو فقهای شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان تذکر به آن عده از مداحان و طلابی که هدفشان از برگزاری مجالس حسینی تنها گریاندن مستمعان روضهخوانی میباشد نوشته است: «...میگویند حسینبن علی(ع) برای امت گنهکار جدش کشته شده؛ او خود را به شهادت، و زن و بچهاش را به اسارت کشید تا پیروان جدش آمرزیده شده، خداوند از سر تقصیر و گناهانشان درگذرد. او کشته شد تا امت گنهکار جدش بتوانند به بهشت بروند. میگویند حسینبن علی(ع) در آخرین لحظات زندگی فرموده است: خداوندا من به عهد خودم وفا کردم، تو هم به عهد خود وفا کن من عهد کرده بودم اصحاب و یاران بدهم، دادم. فرزند و برادر بدهم، دادم. زن و بچه بدهم، دادم. تو هم عهد کردی از سر تقصیر امت گنهکار جدم درگذری؟!! میگویند حسینبن علی(ع) کشته شد تا دوستانش قطره اشکی بریزند، و برات آزادی از آتش را گرفته یکسر به بهشت بروند. میگویند اگر کسی در عزای حضرتش گریه کند یا به مقدار بال مگسی مژه چشمش تر شود، خداوند از تمام گناهانش درگذرد، گرچه به مقدار ریگ بیابان و برگ درختان باشد. میگویند حسینبن علی(ع) شفیع روز قیامت بوده شهادتش موجب نجات و آمرزش گناهان است. میگویند: ای شیعه تو را چه غم ز طوفان گناه جایی که سفینهالنجاه است حسین؟!! خوشبختانه جواب این حرفهای بیاساس کاملا روشن و احتیاجی به شرح و بسط ندارد. اگر راستی حسینبن علی(ع) برای گنهکاران کشته شده است آن هم با این توسعه که به مقدار بال مگسی مژه چشم تر شود تمام گناهان آمرزیده گردد نعوذبالله حضرتش وسیله پشت گرمی گنهکاران بوده و روحاً از گناه و معصیت ترویج شده است، گناهی که هرچه زیاد باشد با یک قطره اشک آمرزیده میشود، ارتکابش سهل است...!!»(4)
راقم این سطور چند سال پیش در جلسه مصاحبه با ریاست سابق دادگستری یزد اظهار داشت اگر برگزاری بسیاری از همایشهای پرهزینه و کماثر و گردهماییها برای پیشگیری از تخلفات و جرائم نتایج مطلوبی در برنداشته و یا چاپ و پخش میلیونها عکس و بنر و پوستر در بعضی از تجمعات دردی را دوا و مشکلی را در کاهش آسیبهای اجتماعی حل ننموده مناسب است بزرگان حوزه و روحانیت منطقه و مسئولان فرهنگی و اجتماعی راهحلهای اصولیتر و منطقیتر برای اصلاح امور جامعه ارائه دهند چون یکی از وظایف اصلی دادگستری پیشگیری از جرائم است تا بیش از گذشته در این زمینهها نتایج موثرتر و مفیدتر حاصل گردد. پاسخ مسئول وقت دادگستری این بود که مدیرمسئول «آیینه یزد» نیمه خالی لیوان را میبیند و این عبارت را حدود سیزده، چهارده بار در چند دقیقه که توضیح میداد تکرار نمود!! که در یکی از سرمقالههای همان موقع «آیینه» درج و پاسخ لازم ارائه گردید. درسی که از مجالس و محافل حسینی میآموزیم زندگی براساس آموزههای اسلام، رعایت حقوق شهروندی، زیر بار ظلم و ستم نرفتن، امربهمعروف و نهی ازمنکر، داشتن محله و کوچه و شهری به معنای واقعی سالم و در نهایت اصلاح جامعهای است که در آن زندگی میکنیم، رعایت حقالناس، تلاش و کوشش برای از بین بردن موانع پیشرفت، از امر سادهای نظیر رها نکردن لیوان و دیگر ظروف یکبار پس از صرف چای و آب و شربت در کوچه و خیابان تا زیر بار ظلم و ستم نرفتن و در نهایت در کنار آن مبارزه با استکبار شرق و غرب و استبداد. در اسلام گفتهاند دو روز یک مسلمان نباید یکسان باشد حال اگر ورودی پروندههای دادگستری، اختلاف طبقاتی، بیکاری، فقر، آسیبهای اجتماعی، ارتشاء، فسادهای اقتصادی، ارتکاب اعمال ناشایست پس از گذشت سالها آنگونه که شایسته میباشد کاهش نیافته است آیا بدان معنی نیست که بیشتر به ظواهر امر توجه نمودهایم و درسی را که امام حسین(ع) به انسانها آموخته است به درستی فرا نگرفتهایم و نتوانستهایم موانع موجود را برطرف نماییم؟ چون مسلمان واقعی یعنی انسانی آزاده، شجاع و پایبند به ارزشهای اسلامی.
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- «نهج البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، خطبه 130،
صفحه 175
2- «درسی که حسین(ع) به انسانها آموخت»، شهید بزرگوار سیدعبدالکریم هاشمینژاد، صفحه 217 و 218
3- «حماسه حسینی»، جلد اول، شهید مرتضی مطهری، صفحات 46، 47 و 48
4- «حسینبن علی(ع) را بهتر بشناسیم»، محمد یزدی، صفحات 50 و 51 و 52